خاطره من

  • ۰
  • ۰

سنت بی بی نوروز در آداب و رسوم مردم سیستان و بلوچستان

سیستان و بلوچستان همواره سرزمین کم آبی بوده است. استان ناحیه سیستان و بلوچستان سنتی به نام بی بی نوروز دارد. سنت بی بی نوروز یکی از جالب ترین آداب و رسوم مردم سیستان و بلوچستان به شمار می‌رود که در روستاهای این استان هم چنان انجام میشود‌. مردم زابلی و بلوچ  از شب یلدا تا روز عید را به دو چله تقسیم می کنند. از یک دی تا دهم بهمن ماه را چله بزرگه می گویند و از ده بهمن تا ۲۹ اسفند را چله کوچک می نامند. درچله کوچک منتظر آمدن بی بی نوروز و منتظر آمدن باران رحمت هم هستند و برای آمدن بی بی نوروز دست جمعی دعا می کنند و خانه های خود را برای ورود وی تمیز می کنند.

بی بی نوروز را معمولا با نشانه اولین باران می شناسند. هنگامی که نزدیک سال نو و یا ده روز اول باران ببارد این باران نشانه ای از بی بی نورز می دانند و آب باران را جمع می کنند. در ناحیه بلوچستان اعتقاد دارند این آب باران نشانه ای از  رحمت است و آن  را بر روی سر دخترهای دم بخت می ریزند تا ازدواج خوبی نصیبشان بشود. سنت بی بی نوروز توسط مردم بلوچ هم چنان انجام می شود.

  • پونه تقوی
  • ۰
  • ۰

 

سهم مردم سیستان وبلوچستان از آثار فرهنگی و هنری از جمله موسیقی، کتاب، مجله ها و مطبوعات، رسانه های دیجیتال هنرهای نمایشی شامل تئاتر، تعزیه، سینما، انیمیشن و هنرهای تجسمی بسیار ناچیز است این درحالیست که این استان به لحاظ جغرافیایی و فرهنگی در موقعیت خاصی قرار دارد. 

هرکدام از شهر های این استان در صورت مورد توجه واقع شدن میتوانند در حیطه های گردشگری، کشاورزی، صنایع، معادن و... رشد قابل توجهی داشته باشند. 

برای مثال شهرستان زاهدان به عنوان مرکز استان از بافت شهری و فضای سبز بسیار ضعیفی برخوردار است. بیکاری و فقر نسبی حاکم در مناطقی از شهر موجب بوجود آمدن بزهکاری و افراد کارتن خواب، زاغه نشین، زباله گرد و.. شده. 

بازار رسولی از جمله مکان هایی است که هر ساله به خصوص هنگام نوروز توجه بسیاری از گردشگران را از سایر شهرستان ها و استان ها به خود جلب میکند. اما امکانات و زیر ساخت های مناسبی برای اسکان و تفریح گردشگران وجود ندارد. بافت شهری کمترین بهره را از آثار هنری زیبای سیستانی و بلوچی برده است و نمای خانه هایی با معماری رومی زیبایی شهر را زیر سوال برده است. 

استان سیستان و بلوچستان دارای ظرفیت های بالایی است که اگر به درستی استفاده شود نباید دیگر شاهد فقر و محرومیت در این استان باشیم. مردمانی مهربان، مهمان نواز و خونگرم با مجموعه ی غنی از فرهنگ و آداب و رسوم استحقاق بهترین ها را دارند. 

  • پونه تقوی
  • ۰
  • ۰

خاطره ی من

 

به نام خدا.. 

آن وقت ها که ده ساله بودم، آن موقع هایی که هنوز خانه قدیمی پدربزرگم را خراب نکرده بودند تا به جای آن ساختمانی چند طبقه بسازند، همان زمان هایی که شب های تابستان در ایوان خانه پدربزرگ دورهم مینشستیم و گل میگفتیم و گل میشنفتیم و هندوانه قاچ شده میخوردیم ، آن زمان ها که هنوز عزیزانمان کنارمان بودند و تنها یادگاری آنها قاب عکس روی دیوار با یک ربان سیاه نبود، آن روز هایی که حالمان خوب بود، دل هامان خوش بود به یک شام ساده دورهم در خانه پدربزرگ ، دریکی از بعد از ظهرهای مرداد ماه در حیاط خانه پدربزرگم، به همراه دختر دایی ام دوچرخه سواری میکردیم. دور حوض آب میچرخیدیم و آزادانه میخندیدیم.

ماهی های داخل حوض را نظاره میکردیم و با هر بار دیدن آنها ذوق زده میشدیم. بوی یاس های حیاط خانه را هرچه تمام استشمام میکردیم و با هر دم و بازدم حس رهایی بیشتری در ما ایجاد میشد. گویی در این جهان نبودیم. دنیای ما انگار همان حیاط و حوض کوچک بود و دوچرخه ها و بوی یاس های باغچه های پدربزرگ. مادربزرگ روی قالی پهن شده بر ایوان نشسته بود و از سماور ذغالی کنار دستش چای میریخت. پدربزرگ دستی به سرو روی باغچه ها میکشید، مادرم به همراه زندایی در آشپزخانه کیک میپختند تا شب،هنگامی که بقیه هم آمدند برایم تولد بگیرند و گمان میکردند من نمیدانم !

و ما همچنان دور حوض میچرخیدیم تا جهانمان را آنطور که باب میلمان بود به گردش در آوریم... 

از آن روز ها یکی از پررنگ ترین خاطره هایی که برایم مانده ، همان بعد از ظهر تابستانی است که جز جز آن در خاطرم رسوخ کرده. انگار همین دیروز بود که هنگام فوت کردن شمع تولدم چشمانم را بستم و آرزو کردم. و یکسال دیگر از آن روز های خاطره انگیز دورتر شدم . 

  • پونه تقوی